مردم سلام

1-   از روستا چه میدانید؟

2-   آیا شما متولد روستا هستید؟

3-   آیا راست می گویند که بیشتر افراد موفق روستا زاده ها هستند؟

مردم .... با ما همراه باشید

چند مقدمه

قدیما روستاها شاید این گونه تعریف می شدند که یه جایی بدون دسترسی به امکانات رفاهی مانند آب و برق و تلفن و... محیطی کوچک ، که هر خانوار آن دارای تعداد زیادی فرزند بودند و کد خدایی بود و زمین های کشاورزی تحت قوانینی خاص (درستی و نادرستی این قوانین جای بررسی دارد) که توسط خان ها (فئودال ها ) کشت می شدند. ازدواج ها در نهایت سادگی برگزار می شدند و الی ماشاالله ....

کلیات مسئله

آیا می دانید در علوم اجتماعی خصوصا جامعه شناسی یک اصل کلی مهم و اساسی وجود دارد به این مضمون که (شخصیت و رفتار انسان به شدت تحت تاثیر محیط قرار دارد).

کسی که در کنار دریا زندگی می کند هر روز صبح چشمش به دریا و افق صاف ان می افتد یا کسی که درمحیط کوهستانی زندگی می کند هر روز به کوههای بلند و پایدار نگاه می کند و از آن الهام می گیرد مانند شاعر معروف خودمان استاد شهریار که سنگ صبوری در زمان خودش جز کوه حیدر بابا نمی یابد و با حیدربابا صحبت می کند و چه صحبتی هم می کند.

شاید موفقیت روستا زاده ها به خاطر شکل گیری شخصیت آنها در محیطی سخت و ساده باشد که دارای شخصیتی ساده و سخت کوش اند.

آیا می دانید مفهومی به نام چوپانی (Sheepherding) جای بررسی خیلی بیشتر از این ها را دارد.

چوپانی در بین غربی ها بسیار اهمیت دارد. آنها معتقدند که حضرت مسیح چوپان انسانها بوده و آنها را از خطرات حفظ می کرده و ...

و به نظر نویسنده کسی که در دوران کودکی سابقه چوپانی دارد نیازی به گذراندن واحدی به نام مبانی مدیریت ندارد و به ذات مدیر خوبی خواهد بود.

شاید به همین خاطر است حضرت موسی قبل از پیامبری باید در خدمت پیامبری به نام شعیب به چوپانی مشغول شود . یا حضرت داود و چرا راه دور برویم همین پیامبر خودمان که در کودکی به دایه ای سپرده می شود و به چوپانی مشغول میشود.

آیا می دانید: کلمه اقتصاد عربی است و معادل فارسی ندارد و نزدیک ترین مفهوم به آن کد آمایی ( به معنی اختصاص منابع محدود به نیاز نا محدود ) است ، مانند کد خدا (استفاده از کمترین امکانات برای مدیریت افراد) – کد بانو(اداره امور خانواده با کمترین امکانات)؛ منظور اینکه کلاً مفاهیم روستا الهام بخش اند اگر تفکر کننده ای باشد.

چقدر جالب است که مفاهیم موجود در تعریفی که در ابتدای بحث از روستا آورده شده الان کم رنگ تر که چه عرض کنم ؛ از بین رفته که امروزه مشکلات آن هم دامنگیر خود روستایی ها و به تبع آن دامنگیر افراد شهرنشین شده است.

آمدن برق معنی شب و روز را کم رنگ کرده و نعمت گاز معنی بهار و زمستان را کم کرده (نکته جالب؛ دمای خانه ایرانی ها در زمستان 2 درجه بیشتر از دمای خانه ی آنها در تابستان است یعنی خانه ما اگر تابستان 20 درجه است زمستان به وسیله نعمت گاز 22 است).

به طور خلاصه چیزهایی که قدیم ها شخصیت انسان را سخت کوش شکل می داد دیگه نیست در نتیجه افراد دیگر سخت کوش نیستند مانند بوعلی سینا ، مانند حافظ دیگر شاعری پیدا نمی شود اگر چه همه استاد ادبیات باشند و تمام آرایه های ادبی را حفظ باشند.

زمین های کشاورزی چون قطعه قطعه شده اند و باز هم کوچک و کوچکتر می شوند دیگر قابلیت کشاورزی خود را از دست می دهند و چندان دور نیست که چرخ اقتصاد مملکت فلج شود. در حالی که کشاورزی در کشورهای اروپایی صد سال است که به صورت صنعتی و یک دست کشت می شوند.

در آخر اینکه آیا شما دوست دارید در روستا زندگی کنید؟؟

آیا دوست دارید فرزند شما کودکی خود را در روستا سپری کند؟؟

آیا شما هم مانند من معتقدید که امکانات قرار بود از دست انسانها بگیرد حالا دست و بال انسانها را گرفته است؟

آیا شما هم مانند من معتقدید که ما از کنار برخی چیز ها به سادگی رد می شویم در حالی که خیلی اهمیت دارند؟

خداییش 

در کدام یک از اینها روح زندگی می بینید.؟؟

تهیه : تابستان 92

منتظر نظرات شما عزیزان هم هستیم